ایتالیا از روم تا توسکانی
سفر ما به ایتالیا از رُم شروع شد، پایتخت کشور ایتالیا، زادگاه واتیکان و مرکز فرماندهی مسیحیان کاتولیک جهان و با قدمتی بیش از ۳۰۰۰ سال از فرهنگ غنی هنر و معماری است. آغازگر هستهی اولیه امپراطوری رُم و محل قرارگیری کولسیوم که نبردهای متعدد گلادیاتورها را بهخود دیده است و پس از ۲۰۰۰ سال هنوز محکم و استوار است.
شهر واتیکان که در مرکز شهر رم قرار گرفته کوچکترین کشور جهان محسوب میشود، یک کشور کوچک درون شهر رُم به دلیل موقعیت خاصی که پاپ و مرکز فرماندهی کلیسا دارد.
شهر واتیکان حتی پرچم و مهر پستی مخصوص به خود را دارد و در خیلی مسائل از قوانین ایتالیا پیروی نمیکند.
قبل از اینکهبه جزئیات سفر بپردازم چند مورد جالب در مورد ایتالیا که این کشور را باسایر کشورهای اروپایی که تا کنون دیده بودم متفاوت کرده بود ذکر میکنم:
۱- مردم
مردم ایتالیا با فاصلهی زیادی خونگرم تر از سایر کشورهای اروپایی بخصوص شمال اروپا هستند. ظاهر ایتالیایی ها بسیار به ما ایرانیها و ترکها نزدیک بوده و از نظر فرهنگی هم شباهتهای زیادی میتوان بینمان یافت.
۲- رانندگی
از قدیم راجع به رانندگی ایتالیاییها شنیده بودم ولی باور اینکه در سال ۲۰۱۹ و پس از متحد شدن کشورهای اروپایی هنوز چندان اهمیتی به قوانین رانندگی نمیدهند بسیار جالب است.
البته که هنوز فرسنگها فاصله با ما ایرانیها دارند و به مراتب از ما بهتر هستند، حداقل به عابر پیاده پیاده احترام میگذراند و از بوق زیاد استفاده نمیکنند.
۳- رستورانها
ایتالیاییها عاشق پاستا هستند و به همان اندازه که ایرانیها برنج میخورند آنها پاستا مصرف میکنند. در رستورانهای ایتالیایی غذا به ۴ بخش پیشغذا، غذای اصلی، وعدهی دوم و دسر تقسیم میشود.
معمولا پاستا و پیتزا به عنوان غذای اصلی و انواع گوشت و مرغ و استیک به عنوان وعدهی دوم سرو میشود. چنانچه قصد دارید یک غذا از وعدهی اصلی و یک غذا از وعدهی دوم سفارش دهید حتما بگویید که باهم سرو شود چون ممکن است با فاصله برایتان بیاورند.
۴- چراغ راهنمای عابر پیاده
چراغ عابر پیاده برخلاف تمام چراغهایی که تا کنون دیدهبودم چراغ زرد هم دارد، معمولا چراغ عابر پیاده فقط سبز و قرمز یا آبی و قرمز است و در هنگام تغییر رنگ چند ثانیه چشمک زن میشود.
۵- عابر بانک کاندوم
در تمام شهر، جلوی داروخانههای ایتالیا خودپرداز کاندوم به چشم میخورد. این خودپردازها حتی در بعضی از روستا ها نیز دیده میشود.
۶- توالتها
تقریبا تمام توالتها به جز توالتهایعمومی در ایتالیا دارای “بیده” هستند که در حقیقت همان کار شلنگ را انجام میدهد. در تمامی خانهها و هتلها بلا استثنا این وسیلهی شستشو دیده میشود.
ما دو روز در نزدیکی واتیکان سیتی در یک مسافرخانه ماندیم و بعد به سمت سورنتو که یک شهر ساحلی بسیار زیبا در جنوب رم بود حرکت کردیم. هدف از رفتن به این شهر دیدن شهر قدیمیِ “پومپِی” و دیدن شهر زیبای سورنتو بود.
برای این سفر و برنامهایکه داشتیم از قبل با یک شرکتاجارهی خودرو مکاتبه کرده بودیم و قرار بود در صبح روز سوم در ایستگاه قطار مرکزی رم ماشین را تحویل بگیریم. پس از خروج از مسافرخانه به ایستگاه قطار رفتیم، مسئول اجارهی خودرو مدارک را چک کرد و متوجه شد که کواهینامهی بین المللی بنده منقضی شده است، استفاده از گواهینامهی کامیار هم امکان پذیر نبود چون کارت اعتباری به نام من بود و رانندهی اصلی و صاحب کارت اعتباری باید یک شخص میبودند.
مشکل اینجا بود که ما تمام هتل ها را رزرو کرده بودیم وبرنامهی ۱۰ روزهی سفر بدون ماشین امکان پذیر نبود چرا که هتلها اغلب در فضای خارج از شهر و دور از حمل و نقل عمومی قرار داشتند.
در ایستگاه قطار چند شرکت اجاره خودروی دیگر نیز به چشم میخوردند، شروع کردیم به سؤال کردن از آنها تا بالاخره یکی از این شرکتها که معروف هم نبود با ۲۰٪ هزینهی بیشتر راضی به ارائهی خودرو به کامیار و با کارت اعتباری من شد.
چنان استرسی به ما وارد شده بود که تا یک ساعت هیچ حرفی نزدیم. ماشین را تحویل گرفتیم و به سمت پومپی حرکت کردیم.
پومپی شهری بسیار قدیمی با ساختاری ویلایی و معماری قدیمی است که قبل از میلاد مسیح توسط یونانیها ساخته شده است. در کنار این شهر کوه آتش فشانی با قدمت چند صدهزار سال واقع است. این شهر سالها پیش توسط گدازههای آتش فشانی سوخته و مردم درحال فرار از گدازهها را به مجسمه بدل کردهاست. در سال ۱۷۴۸ این شهر در زیر تودهی زخیمی از خاکستر کشف شد و پس از سالها تلاش شهری با شهروندان مجسمهای شده اش هم اکنون در معرض دید بازدید کنندگان قرار گرفته است.
پس از چند ساعت گشت و گزار در پومپی به سمت سورنتو راهی شدیم. از همان ابتدای ورودمان به سورنتو مبهوت زیبایی شهر و دریای مدیترانه شدیم که در زیر سخرههای مرتفع شهر در حال جوش و خروش بود. یک شب در سورنتو ماندیم و صبح به سمت توسکانی حرکت کردیم.
توسکانی نام ناحیهی وسیعی در مرکز ایتالیا است و مرکز این ناحیه شهر فلورانس میباشد ( مشابه استان و مرکز استان ). این ناحیه از لحاظ طبیعت و پوشش گیاهی منحصر به فرد بوده و درختان سرو جلوهی خاصی با آن بخشیده است. مزارع انگور در سراسر این منطقه به چشم میخورد و تعداد کارخانههای کوچک و بزرگ شراب سازی در این منطقه از تعداد سوپرمارکتها بیشتر است. بسیاری از توریستها هر ساله برای دیدن طبیعت بکر، تست شراب و بازدید از شهرهای تاریخی و هنر معماری، نقاشی و مجسمه سازی به این ناحیه سفر میکنند.
اقامت ما در توسکانی در یک خانهی روستایی در نزدیکی شهر “پیِنزا” بود که به شهر پنیر نیز معروف است.
منظرهی چشم نواز مزارع سبز و درختان سرو اطراف این متطقه هوش از سر هر کس میبرد. در دو شب اقامتمان در این ناحیه به عکاسی و بازدید از شهر قدیمی پینزا پرداختیم که بهتر است توضیح اضافه ندهم و در تصاویر روایت این زیباییها را ببینید.
پس از پینزا به سمت شهر “سن گیمیگنانو” حرکت کردیم. این شهر در فاصلهی یکساعته از فلورانس قرار داشت و یکی از قدیمی ترین شهرهای توسکانی محسوب میشود. اطراف این شهر مملو از مزارع انگور است و چون شهر در ارتفاع قرار گرفته منظرهی مزارع انگور از بالای شهر بسیار جذاب است. این شهر به شراب سفید و پنیرش معروف است.
فردای آن روز به سمت فلورانس حرکت کردیم. وقتی از طریق برنامه Waze مسیرمان را به شهر پیدا میکردیم متوجه پیغامی مبنی بر وجود محدودیت ترافیکی شدیم (ZTL) که اجازهی ورود به شهر قدیمی فلورانس را به خودروهای بدون مجوز نمیداد. با اینکه قبل از انتخاب هتل مطمئن شده بودم که پارکینگ دارد ولی چون اطلاعی از این محدودیت نداشتم این اشتباه رخ داده بود. جالب اینجاست که این اطلاعات را گوگل مپ ارائه نمیدهد.
قبل از رسیدن به هتل با آنها تماس گرفتیم و مسئول هتل توضیح داد که ماشین را باید در پارکینگ بیرون از طرح بگذاریم که هزینهی گزافی نیز متحمل شدیم.
فلورانس یک شهر تاریخی است که به موزهها و معماری کلیساهایش معروف است. مجسمهی دیوید اثر میکلانژ و بسیاریاز آثار هنری داوینچی در موزهی اوفوزی این شهر قرار گرفته است.
کلیسای دُم این شهر بسیار عظیم و دیدنی است و قبل از ورود به شهر در میان خانهها رخ مینماید.
پلهایی که روی روخانهی “آرنو” بنا شده، چهرهی شهر فلورانس را بسیار جذاب کرده است.
از شهر فلورانس به سمت مکانی حرکت کردیم به نام “سن مارینو”، قبل از اینکه به آنجا برسیم در مورد این منطقه مطالعهی خاصی نکرده بودم، فقط عکسهای مختصری دیده بودم و میدانستم قلعهای معروف در ارتفاعات دارد. وقتی به آنجا رسیدیم از فرط زیبایی بهت زده شده بودم. احساس میکردم روی بام جهان ایستادهام و تمام مناطق زیر پایم سبز بود با کوههایی که بسیار کوچک به نظر میرسید و خانههای روستایی مانند نقطههای نارنجی رنگ در این سبزی بی پایان بودند.
هتلی که کامیار رزرو کرده بود در خود قلعه بود، و مانند کل خانههای داخل قلعه به سبک قدیمی ساخته شدهبود. در میان راه تا رسیدن به هتل متوجه پرچمهای آبی رنگ متفاوتی شدم که در تمام شهر به چشم میخورد. کمی جستجو کردم و متوجه شدم الان دیگر در ایتالیا نیستیم، بلکه سن مارینو یک کشور مستقل است و در حقیقت “جمهوری سن مارینو” نام دارد، پلاکهای ماشینها، لباس پلیسها وحتی قوانین متفاوت هستند. این کشور دومین کشور کوچک دنیا بعد از واتیکان است، و اگر واتیکان را یک کشور واقعی در نظر نگیریم و فقط مناسبتهای سیاسی و مذهبی را عامل استقلالش بدانیم، سن مارینو کوچکترین کشور و کوچکترین جمهوری دنیا است.
عکسهایی که در این منطقه گرفتهام را در این سفرنامه گذاشتم تا شاهد زیباییهایش باشید.
این سفر با بازگشت به شهر میلان و ماندن من یک شب در فرودگاه مالپنسا خاتمه یافت.